|
محمد الجعبری یک خاخام افراطی را به هلاکت رساند و 4 صهیونیست را زخمی کرد
قهرمان علیه خانه عنکبوت
گروه بینالملل: «محمد الجعبری» مبارز فلسطینی و از اعضای گردانهای عزالدین قسام، شاخه نظامی جنبش اسلامی فلسطین(حماس)، در شهرک صهیونیستنشین «کریات أربع» در الخلیل به ضرب گلوله یک صهیونیست را کشت و ۵ نفر دیگر را زخمی کرد.
منابع خبری شنبهشب گزارش دادند در جریان عملیات استشهادی یک مبارز فلسطینی در شهر الخلیل در جنوب کرانه باختری، یک صهیونیست کشته و ۵ تن دیگر زخمی شدند. «محمد کمال الجعبری» مبارز فلسطینی در شهرک صهیونیستنشین «کریات أربع» در الخلیل به ضرب گلوله یک صهیونیست را کشت و ۵ تن دیگر را زخمی کرد. بر اساس این گزارش، این عملیات که به شهادت الجعبری منجر شد، در نزدیکی منزل ایتمار بن غفیر، عضو کنست رژیم صهیونیستی انجام شد. رسانههای صهیونیستی با تایید این عملیات گزارش دادند حال ۲ تن از زخمیهای این عملیات وخیم است.
این عملیات استشهادی در حالی انجام شد که روز جمعه نظامیان صهیونیست در نزدیکی پست ایست بازرسی نظامی حواره واقع در جنوب نابلس عماد أبورشید (۴۷ ساله) را به ضرب گلوله به شهادت رساندند و ۲ نفر دیگر را زخمی کردند. سهشنبه هفته گذشته نیز در درگیری مبارزان مقاومت با نظامیان صهیونیست در نابلس، ۶ فلسطینی شهید و ۳۳ تن زخمی شده بودند. در همین حال گروههای فلسطینی عملیات استشهادی و قهرمانانه شنبه شب را تبریک گفتند. حازم قاسم، سخنگوی حماس تاکید کرد: مقاومت در الخلیل به پا خاسته و همچنان به جهاد ادامه میدهد تا سرتاسر کرانه باختری، اردوگاهها و روستاهای آن به سنگری برای مقاومت و خیزش ملت فلسطین تبدیل شود. قاسم افزود: دشمن صهیونیست گزینهای جز شکست در برابر عزم و اراده ملت و مقاومت فلسطین پیش روی خود ندارد. از سوی دیگر طارق عزالدین، سخنگوی جهاد اسلامی در کرانه باختری نیز عنوان کرد الخلیل امروز حرف خود را کامل و واضح بیان و ثابت کرد آماده رویارویی با دشمن است و موجب وحدتبخشی به تمامی میادین شد. جبهه خلق برای آزادی فلسطین نیز عملیات قهرمانانه الخلیل را مایه افتخار دانست و گفت این بخشی از واکنش ملت فلسطین به جنایات نظامیان و شهرکنشینان صهیونیست بود. جبهه خلق افزود عملیات شب گذشته ثابت کرد که جنایات دشمن بیپاسخ نخواهد بود و با پاسخی ویرانگر مواجه خواهد شد. کمیتههای مقاومت مردمی هم این عملیات را تبریک گفت و تاکید کرد که ملت و مقاومت قهرمان فلسطین نبردی دلاورانه را از خود به نمایش گذاشته و بار دیگر ثابت کرد اکنون حرف اول و آخر را سلاح و مقاومت میزند.
پس از این عملیات، رسانههای عبری از برگزاری جلسه امنیتی مقامات نظامی رژیم صهیونیستی با حضور وزیر جنگ، رئیس ستاد کل ارتش و رئیس شاباک جهت بررسی اوضاع امنیتی خبر دادند. در پی این حادثه، ارتش رژیم صهیونیستی در الخلیل و مناطق اطراف به حالت آمادهباش درآمد. شایان ذکر است ۲۷ مهرماه سال جاری نیز یک فلسطینی در ورودی شهرک معالیه ادومیم به سمت 2 نفر از نیروهای امنیتی رژیم اسرائیل تیراندازی کرد که طی آن یکی از نیروها هدف قرار گرفت و بهشدت مجروح شد. منابع عبریزبان اعلام کردند سلاح به کار رفته در عملیات تیراندازی «کریات اربع» در شهر الخلیل از نوع Tzali M16 بوده که ماه گذشته از صهیونیستها به سرقت رفته بود. نکته مهم این عملیات که خارقالعاده به نظر میرسد حمله مبارز فلسطینی به خانه نماینده تندرو صهیونیست کنست اسرائیل یعنی «ایتمار بن غفیر» است. بن غفیر از نمایندگانی است که رفتارهای افراطی و نژادپرستانهاش زبانزد خاص و عام است. وقتی ابوهواش، اسیر فلسطینی که بعد از 141 روز اعتصاب غذا پیروز شد، او به بیمارستان رفت تا ابوهواش را به قتل برساند. از سوی دیگر او تعرضهای زیادی به مسجدالاقصی کرده است. اداره اوقاف اسلامی در قدس اشغالی طی اطلاعیهای اعلام کرد ایتمار بن غفیر، نماینده افراطی کنست اسرائیل امروز با حمایت نظامیان این رژیم به مسجدالاقصی در قدس اشغالی یورش برده بود. بر این اساس، یورش فوق از در دروازه المغاربه مسجدالاقصی صورت گرفته و پلیس اسرائیل در آن اثنا یک زن فلسطینی را بازداشت کرده است.
از سوی دیگر، منابع محلی نیز اعلام کردند نظامیان اسرائیلی بامداد روز یکشنبه پس از حمله به شهر الخلیل، نبیل الجعبری، برادر مجری استشهادی در منطقه کریات اربع را بازداشت کردند. بعد عملیات الجعبری، عملیات دیگری نیز توسط یک فلسطینی مبارز دیگر علیه صهیونیستها صورت گرفت. رسانههای فلسطینی در اینباره گزارش دادند یک خودرو حداقل یک نظامی صهیونیست را در شهر «اریحا» واقع در کرانه باختری زیر گرفته است. رسانههای رژیم اسرائیل نیز از زخمی شدن 4 شهرکنشین در این حمله خبر دادند. شبکه خبری الجزیره گزارش داد ۲ نظامی صهیونیست در این عملیات زخمی شدهاند. گزارش شده که نظامیان صهیونیست به عامل این عملیات تیراندازی کردهاند. گفته میشود راننده خودرو در ۲ مکان مختلف اقدام به زیرگیری کرده و بعد از زیرگیری 4 نفر در چهارراه النبی موسی، در منطقهای دیگر از اریحا، نظامیان صهیونیست را زیر گرفته است. گزارشهای منتشر شده حاکی از آن است که مجری عملیات به شهادت رسیده است. فرد کشته شده در عملیات روز گذشته «رونان حنانیا» خاخام تندرو صهیونیست است که در شهرک کریات زندگی میکرده و در تندروی و افراطیگری مشهور بوده است.
صهیونیستها طی ماههای گذشته حملات گستردهای را علیه فلسطینیان در کرانه باختری آغاز کردهاند. پیشتر «راوینا شامداسانی» سخنگوی کمیساریای حقوق بشر سازمان ملل، در کنفرانس هفتگی خود در ژنو سوییس از شهادت ۱۱۸ فلسطینی در کرانه باختری از ابتدای سال ۲۰۲۲ خبر داد. به گفته این مقام سازمان ملل، ۲۶ نفر از شهدا کودک و 5 تن از آنها زن هستند که با شلیک نظامیان رژیم صهیونیستی در کرانه باختری و قدس شرقی به شهادت رسیدهاند. او همچنین گفت 3 شهید فلسطینی از جمله یک کودک نیز به دست شهرکنشینان صهیونیست به شهادت رسیدهاند. پنجشنبه هفته گذشته 3 نفر از اعضای این کمیسیون در یک نشست خبری در نیویورک تصریح کردند که در گزارشهای آتی به تحقیق درباره آپارتاید اسرائیل خواهند پرداخت. آنها تصریح کردند که تحقیقات تا به حال بر «ریشههای درگیریها» متمرکز بوده. از نظر آنها حضور اسرائیل در کرانه باختری، عامل ریشهای درگیریهاست. روزنامه صهیونیستی تایمز اسرائیل نوشته این بررسی، نگرانیها در تلآویو درباره اینکه این تحقیقات ممکن است به انتساب این «برچسب سمی» به اسرائیل منجر شود را موجب شده است.
ارسال به دوستان
عقلانی شدن رفتار اعتراضی و باز شدن باب گفتوگو و مفاهمه نیازمند احیا و تقویت جایگاه گروههای معتبر سیاسی است
احیای مراجع سیاسی شرط عقلانیت
گروه سیاسی: این روزها همه از لزوم گفتوگو، هماندیشی و طرح ایده برای برونرفت فضای اجتماعی و سیاسی کشور از بحرانهای اخیر سخن میگویند؛ بحرانی که احتمالا رد آن را باید در ادراک بخشی از جامعه نسبت به وضعیت موجود و چگونگی تغییر آن جستوجو کرد. صحنههای تلخ و گزندهای که هر روز در فضای عمومی منتشر میشود، حکایت از خشم بالقوهای دارد که در سایه فقدان یا ضعف مراجع سیاسی به عنوان حلقه وصل مردم و نهادها و دولت به سمت یک خشونت رفتاری و گفتاری حرکت میکند؛ خشونتی که در 40 روز گذشته خسارات سنگین مادی و اجتماعی به کشور وارد کرده است؛ حرکاتی که هر چند محرکهای بیرونی همچون جنگ رسانهای تمامعیار رسانههای وابسته به دولتهای خارجی در جهت دادن به آن نقش پررنگی داشته اما دارای ابعاد و پیشزمینههای اجتماعی و سیاسی گستردهای است که کمتر به آن پرداخته شده است. در این فضا هر چند باز شدن باب گفتوگو و تبادل نظر، شرطی ضروری و انکارناپذیر است اما همین هم نیازمند درک صحیح بحرانی همچون سقوط مراجع سیاسی و اجتماعی تاثیرگذار است؛ مراجعی که اساسا مهمترین منبع جهتدهی به ذهنیت عمومی و تعادلبخشی به نزاعها به حساب میآیند. با این مقدمه میتوان طرح 2 سوال را پیش از شکلگیری هر گفتوگویی ضروری دانست: 1-مراجع سیاسی چگونه ضعیف و بعضا بلاموضوع شدند؟ 2- احیا و تقویت این مراجع نیازمند چه بایستههایی است؟ رسیدن به پاسخی برای این 2 سوال میتواند آغازی بر مسیر دشوار اما ممکن مفاهمه و گفتوگو در ایران امروز باشد.
به گزارش «وطنامروز»، اواخر شهریور سال جاری، شروع دور جدید آشوبهای خیابانی، بار دیگر فضای سیاسی کشور را با سوال قدیمی و همیشگی «چه باید کرد؟» روبهرو کرد؛ سوالی که بسته به موضوعات، امکانات و چشمانداز هر جامعهای در هر زمانی به پاسخی متفاوت ختم میشود. با این حال سنخ حوادثی که در ماههای اخیر در کشورمان پدیدار شد، تفاوتهای جدی با حوادث پیشین داشت. شاید مهمترین تفاوت در این فضا، فقدان زبان مشترک میان معترضان و دولت و نبود ابزار جدی برای ارتباطگیری بین طرفین بود. در عصری که بازنمایی واقعیت پیش از هر چیز در محیط غیرواقعی و فضای مجازی رقم میخورد، ارتباطگیری با جامعه نیز مختصات خاص خود را طلب میکند. در این فضا آنچه از نخستین روزهای داغ شدن فضای اعتراضات و آشوبهای خیابانی به چشم میآمد، بیمرجعی یا شاید بهتر بتوان گفت بدمرجعی جامعه ایران بود. از سویی مراجع سیاسی اصیل که همواره به کنش سیاسی مردم جهت میبخشیدند کمترین ارتباط و چسبندگی را با شرایط موجود در کف خیابانها داشتند و از سوی دیگر بخش بزرگی از مرجعیت خبری کشور نیز به خارج کشور و کانالهایی منتقل شده بود که سالها در خیال خود نقشهبراندازی و تجزیه سرزمینی ایران را تصویرسازی میکردند. حالا دیگر آنچه میدانداری میکرد، روایتهایی بود که با تهییج احساسات و عواطف، اعتراض جامعه را به سمت اغتشاش و خشونت راهبری میکرد. فیکنیوزها هم در این آشفتهبازار هر روز با ارائه خبری جعلی یا ساختگی، امکان اندیشیدن و محاسبهگری را از جامعه سلب میکردند. کافی است تنها از نظر کمی به تعداد اخبار کذبی که در این 50 روز گذشته ساخته و پرداخته شده است نگاهی بیندازیم تا به آنچه بر ذهن و روان جامعه ایران گذشته است پی ببریم. هر قدر هم عملیات روانی رسانههای ضدانقلاب را به عنوان یک مساله گریزناپذیر بپذیریم، باز هم نمیتوان بر تاثیری که مراجع سیاسی در چنین موقعیتی ایفا میکنند، چشم پوشید؛ مراجعی که حالا احیا و ترمیم جایگاهشان منطقیترین شرط برای تعادل بخشیدن به فضای سیاسی و اجتماعی کشور به حساب میآید.
* مراجع سیاسی چگونه افول کردند؟
بخشی از چرایی تضعیف مراجع سیاسی را باید در درون نهادهای سیاسی جستوجو کرد. مراجعی که همواره باید پیشرو جامعه باشند، در بسیاری مقاطع از جامعه و پرسشهایش عقب ماندهاند. این عقبماندگی در عمل باعث شده جامعه در خیلی امور از مراجعی که خود را بهروزرسانی نکردهاند عبور کند. از سوی دیگر یک میل خارجی نیز همواره برای تضعیف مراجع سنتی وجود داشته است که در عمل با حذف چهرههای معتبری که توان تعادلبخشی به نزاعهای سیاسی و اجتماعی را داشتند، باعث شکلگیری یک انسداد سیاسی شد. بیمرجع شدن یک جامعه نیازها و مطالبات آن جامعه را از بین نمیبرد، بلکه بستر مطالبهگری را به سمت یک هرجومرج میبرد.
اما روی دیگر تضعیف مراجع سیاسی به تغییرات ساختاری و حوزه ارتباطی جامعه بازمیگردد. گسترش حوزه عمومی در سایه رشد نفوذ شبکههای اجتماعی از عوامل موثر بر وضعیت مرجعیت اجتماعی به حساب میآید. واقعیت آن است که هر قدر فضای مجازی به عنوان ظرفیتی قابل توجه میتواند به دامنه اطلاعرسانی جامعه بیفزاید و این فرصت را فراهم کند تا آنها از نقاط نادیده گرفته شده جامعه نیز نمایندگی کنند اما متقابلا میتواند به ظهور مراجع جدیدی منتهی شود که کمترین سطح دانش و تجربه تخصصی را دارا نیستند. ظهور دسته جدیدی از مراجع اجتماعی در سایه قدرت گرفتن شبکههای اجتماعی، افراد جامعه را در موقعیتی قرار داده است که پس از تردید در مواجهه با مراجع پیشین، به سمت چهرههایی حرکت کنند که صرفا حامل نمادهای اجتماعی پرتقاضا هستند. ظهور سلبریتیهای جدید و تقویت حوزه تاثیرگذاری چهرههای مشهور هنری، ورزشی و تبلیغاتی باعث شده بسیاری از اقشار میانی جامعه و نسلهای جدید، دامنه اطلاعاتی و حوزه تحلیلیشان را در ظرف این گروهها پیدا کنند. چنین موقعیتی نه تنها با سطحی کردن جامعه و تقلیل دادن پیشفرضهای ذهنیاش میتواند به انتخابهای اشتباه منتهی شود بلکه زمینهساز خطرهای جدیتر همانند انزوای بیش از پیش نخبگان میشود. سلبریتیهایی که اساسا علت وجودی خود را در «افزایش تقاضای اجتماعی» مییابند، در هر کنش و واکنش خود به تنها چیزی که توجه میکنند، همین تقاضا و تایید است. نکته کلیدی در فهم این گروههای مرجع جدید آن است که اساسا اعتبار خود را از دقیق بودن و اثبات گزارههایشان بر اساس میزان همراه کردن موج افکار عمومی با خود به دست میآورند، پس طبیعی است هر گونه خطدهی آنها به جامعه نیز صرفا در چارچوب تقویت محبوبیت شکل میگیرد.
* بایستههای گفتوگو و اعتبار مراجع اصیل
با این تعاریف احیای مراجع سیاسی امری ضروری است که نیاز به بایستههای خاص خود دارد. نخستین شرط برای به متن برگرداندن مراجع سیاسی طردشده، به رسمیت شناختن مشکلات موجود و پذیرش این واقعیت است که جامعه برای عبور از فضای هیجانی ایجادشده، محتاج مفاهمه و هماندیشی است. این مفاهمه تکثر را به رسمیت میشناسد و میپذیرد برای حفظ وحدت سرزمینی و تثبیت باورهای ملی باید روایتهای مختلفی را عرضه کرد. مشکلات ایران امروز مشکلاتی یک خطی نیست که با یک روایت واحد و یک خطی بتوان آن را حل کرد. از سوی دیگر سنخ اعتراضات و طیف معترضان نیز یکدست و همسان نیست و برای ترمیم روابط سیاسی و اجتماعی باید امکان ارائه و بیان روایتهای متعدد و متکثر را به گروههای مرجع اصیل داد.
باز کردن باب گفتوگو و تقویت گروههای مرجع به معنای پذیرش هر چهره و جریانی نیست که ادعای مرجعیت دارد. گروههای مرجع اصیل گروههایی هستند که به رغم کثرت روایتهایشان منافع ملی و وحدت سرزمینی را خط قرمز میدانند، خشونتگریزند و تعادلبخشی را به نزاعها را در بستر تقویت مجاری قانونی فهم میکنند، احساسات را برمیانگیزند اما در نهایت عقلانیت را در جامعه قوام میبخشند، چشمانداز دارند و برای رسیدن به این چشمانداز برنامه دارند و در نهایت آنکه ضمن ارتباط گرفتن با بدنه معترض، اعتراض را نه هدف که وسیلهای برای بهینه کردن شرایط موجود میدانند.
شرط دوم برای تقویت مراجع سیاسی باز کردن فضا و برجسته کردن مراجع معتبری است که در انسداد به وجود آمده حاشیهنشین شدهاند. تحقق این شرط بیش از همه در میدان رسانهای کشور بویژه صداوسیما امکانپذیر است. رسانه ملی باید طلایهدار عقلانی کردن فضای گفتوگو در جامعه و طرح ایدههای اصیل و ملی برای تغییر دادن فضایی باشد که هم ضدگفتوگو و هم عقلانیتستیز است. میدان دادن به چهرههای معتبری که برای جامعه چشمانداز ترسیم میکنند، محدود به چهرههای سیاسی نمیشود و باید بازگشت حاشیهنشینانی که در دوره طرد شدن نیز منافع و مصالح ملی را سرلوحه گفتار و رفتار خود قرار دادهاند، امکانپذیر شود.
شرط دیگر برای تقویت این مراجع ایستادن مقابل تصمیم غلط نهاد و جریانهایی است که تضعیف مراجع و بیاعتبار شدن چهرههای اصیل را به عنوان یک هدف برای خود تعریف کردهاند؛ مسالهای که باید فراتر از ساختارهای رسانهای در نهادهای بالادستی و ذینفوذ به دنبال رد آن گشت. واقعیت آن است که بیاعتبار شدن مراجع معتبر سیاسی تنها به بدمرجعی و میداندار شدن چهرههایی انجامیده است که فاقد هر گونه تعهد و تخصص سیاسی هستند.
* جامعه قیاس میگیرد
با توجه به فضای موجود، بازگشت مراجع سیاسی و باز شدن باب گفتوگو اثرات سازندهای برای جامعه ایران امروز دارد. بخش بزرگی از جامعه معترض ایران ضمن آنکه خود را برای اعتراضش محق میداند اما در برابر خود جریانی را مشاهده میکند که نه ادب را ادبیات و نه مصلحت را در عمل خود به هیچوجه لحاظ نمیکند. با بدنامترین و ضدایرانیترین جریانات نشست و برخاست میکند و میل سیریناپذیری به خشونت دارد. باز شدن باب گفتوگو امکان قیاس را به این بخش از جامعه ایران میبخشد. مقایسه نگاه و شیوه اصلاح گروههای معتبر مرجع با جریان بیهویت آشوبطلبی که تنها تخم نفرت و ستیز را در جامعه میکارد، شکاف بزرگی میان اکثر معترضان با اقلیت ساختارشکن به وجود میآورد. شکستن این انسداد نامعقول و خلاف مصلحت ضرورتی است که به آرام شدن فضای عمومی جامعه نیز کمک میکند. در اجرای این ضرورت نمیتوان بیش از این تعلل کرد.
ارسال به دوستان
مردم وفادار تهران در مراسم تشییع پیکر مطهر شهید آرمان علیوردی سنگتمام گذاشتند
آرمان ایران
شهادت بسیجی مدافع امنیت در گیلان
گروه سیاسی: روز گذشته مردم تهران پیکر شهیدی را تشییع و به سوی گلزار شهدای تهران بدرقه کردند که تا آخرین نفس خود پای آرمان و اعتقاداتش ایستاد و به خاطر همین ایستادگی نیز توسط اغتشاشگران داعشصفت به شهادت رسید. به گزارش «وطنامروز»، روز گذشته (یکشنبه 8 آبان) آیین تشییع طلبه بسیجی، شهید «آرمان علیوردی» با حضور گسترده و باشکوه مردم مومن، شهیدپرور و انقلابی و جمعی از علما، روحانیون، طلاب و مسؤولان در منطقه شهران تهران برگزار شد. در این مراسم که پس از نماز ظهر و عصر از مقابل مسجد امام علی(ع) شهران شمالی آغاز شد، تشییعکنندگان پیکر مطهر این طلبه بسیجی را با شعارهای «لا اله الا الله»، «الله اکبر»، «مرگ بر آمریکا»، «مرگ بر منافق»، «مرگ بر فتنهگر»، «این گل پرپر ما هدیه به رهبر ما» و... بدرقه کردند. مردم تهران با حضور پرشور خود در آیین تشییع آرمان علیوردی، بار دیگر با امام راحل، رهبر معظم انقلاب، شهدا و بویژه شهدای مدافع امنیت تجدید بیعت کرده و انزجار خود را از استکبار و مزدوران آنها اعلام کردند و خواستار برخورد با هنجارشکنان و اغتشاشگرانی شدند که امنیت را از جامعه سلب و جوانان بیگناه را به شهادت میرسانند. شهید آرمان علیوردی پس از تشییع، در قطعه 50 گلزار شهدا به خاک سپرده شد.
* شکنجه آرمان علیوردی؛ نماد توحش اوباش
شهید آرمان علیوردی بسیجی 21 سالهای بود که شامگاه چهارشنبه گذشته (4 آبان) درحالی که در حال تامین امنیت عمومی جامعه بود، توسط اغتشاشگران ربوده و شکنجه شد و روز جمعه به علت شدت جراحات وارده به شهادت رسید. اما ماجرای شهادت آرمان غم عجیب و تلخی دارد. داستان شهادت آرمان علیوردی، طلبه بسیجی 21 ساله پرغصه است و قلب هر انسان شرافتمندی را به درد میآورد. شامگاه چهارشنبه چهارم آبانماه شهید آرمان علیوردی که برای تامین امنیت عمومی جامعه در شهرک اکباتان حاضر شده بود، توسط اوباش آشوبطلب ربوده شد؛ اراذلی که آرمان را ربوده بودند، با انواع شکنجه او را برهنه کرده و از وی میخواهند به ارزشها و اعتقادات خود توهین کرده و به رهبر انقلاب اسلامی نیز فحاشی کند اما آرمان لب به توهین باز نمیکند و همین موضوع باعث میشود وحوش آشوبگر با شدت و قساوت قلب بیشتری او را شکنجه کنند. این را تصاویری که اوباش شکنجهگر از صحنههای جنایت خود منتشر کردهاند میگوید. بر اثر شکنجههای داعشیهای اکباتان، آرمان ضربه مغزی شده و به کما میرود. همین موضوع باعث میشود اغتشاشگران به خیال اینکه آرمان تمام کرده، پیکر نیمهجان او را در کنار یکی از خیابانها رها کنند. با ربوده شدن شهید علیوردی توسط اوباش، دوستان او ساعتها در خیابانهای اطراف به دنبال او میگردند. پس از گذشت چند ساعت یکی از گشتهای اطلاعاتی چیزی را کنار خیابانی مشاهده میکنند که روی آن پتو کشیده شده تا مشخص نباشد. وقتی به این شیء نزدیک میشوند و پتو را کنار میزنند، با پیکر بیحرکت و غرق خون آرمان علیوردی مواجه میشوند. با کشف پیکر نیمهجان آرمان، دوستانش او را شناسایی کرده و به بیمارستان منتقل میکنند اما شکنجههای اوباش اکباتان به قدری وحشیانه بود که آرمان پس از 3 روز که در حالت کما قرار داشت، به شهادت رسید؛ شهادتی که طبق اظهارات مادر آرمان، آرزوی دیرینه او بود. آرمان علیوردی این جوان 21 ساله به دست اوباشی شکنجه شد و به شهادت رسید که بیش از 45 روز است به بهانه مرگ مهسا امینی شعار زن، زندگی، آزادی سر داده و امنیت ملی کشور را تهدید میکنند. گناه آرمان از نظر اوباش به ظاهر معترض این بود که تن به خواسته وحوش شکنجهگر نداد و حاضر نشد به اعتقادات خود اهانت کند. این هم طنز تلخ این روزهای کشور است. اوباشی که خود را آزادیخواه مینامند و از آزاد بودن هر تفکری در فردای براندازی جمهوری اسلامی صحبت میکنند، یک جوان دهه هشتادی را تنها به دلیل بسیجی بودن شکنجه و شهید کردند. شکنجههایی که یاد جنایتهای گروهک تروریست منافقین را در اذهان مردم ایران دوباره زنده کرد. منافقین نیز دهه 60 با ربودن مردم اقدام به شکنجه آنها میکردند که در اکثر موارد به شهادت قربانیان میانجامید.
شهادت آرمان علیوردی به دست اوباش، اوج توحش آشوبگرانی بود که در چند روز گذشته به اسم آزادی، از ارتکاب هیچ جنایتی دریغ نکردند. از آتش زدن مامور نیروی انتظامی و حمله به آمبولانسها تا هتک حرمت خانمهای چادری گوشهای از جنایت آشوبگران در یک ماه اخیر است. اما شکنجه و شهادت آرمان علیوردی، اکنون تبدیل به نماد توحش این اوباش شده است.
* دستگیری متهمان قتل شهید مظلوم
روز گذشته همزمان با تشییع پیکر مطهر شهید علیوردی، تصاویری از لحظات ابتدایی پیدا شدن پیکر نیمهجان شهید آرمان علیوردی، تصاویری شامل گفتوگو با همسایگان و دوستان شهید و همچنین دستگیری عوامل شهادت او منتشر شد. در فیلم منتشر شده، نیروهای امنیتی اقدام به دستگیری چند نفر از اوباش اکباتان میکنند که متهم به قتل شهید آرمان علیوردی هستند. همانطور که روز گذشته در تشییع شهید علیوردی اعلام شد، مردم خواستار قصاص اوباشی هستند که بدون هیچ ترحمی چنین بلایی را بر سر شهید آرمان علیوردی آوردند.
* شهادت بسیجی مدافع امنیت در گیلان
سرهنگ احمدرضا منشوری، معاون هماهنگکننده سپاه قدس گیلان از شهادت بسیجی مدافع امنیت حمزه علینژاد در استان گیلان خبر داد و بیان کرد: شهید بسیجی مدافع امنیت حمزه علینژاد شامگاه پنجشنبه درحالی که کودک سهساله خود را بههمراه داشت مورد هدف افرادی قرار گرفت و به شهادت رسید و فرزند و همسر این شهید نیز دچار جراحت شدند. معاون هماهنگکننده سپاه قدس گیلان با اشاره به تشییع پیکر پاک شهید حمزه علینژاد در شهر رشت، گفت: آیین تشییع و بدرقه پیکر مطهر این شهید والامقام ساعت ۸:۳۰ صبح روز دوشنبه ۹ آبان (امروز) از مقابل سپاه ناحیه مرکزی رشت به سمت میدان فرهنگ و میدان شهرداری برگزار میشود. مراسم تدفین پیکر پاک این شهید ساعت ۱۴ امروز در روستای حاجیبکنده خشکبیجار برگزار خواهد شد.
ارسال به دوستان
توماج صالحی هنگام فرار از کشور دستگیر شد
بازداشت گندهگو
آرمیتا عباسی سابقه بیماری هموروئید داشته و جزء لیدرهای آشوب بوده است
گروه سیاسی: توماج صالحی از خوانندههای زیرزمینی که در جریان آشوبهای اخیر مردم را تحریک به خشونت و اغتشاش میکرد، در حال فرار از مرزهای غرب کشور توسط سربازان گمنام امام زمان(عج) دستگیر شد. او از ابتدای شروع ناامنیها ضمن اهانت و فحاشی به حاکمیت و نیروهای مدافع امنیت، خشونت اوباش علیه مردم را تئوریزه میکرد. وی در آخرین اظهارات خود خطاب به نیروهای امنیتی که پیش از دستگیریاش انجام شده بود، با قلدری برای نهادهای امنیتی خط و نشان میکشید که کسی قادر به بازداشت و دستگیری او نیست. این خواننده غیرمجاز پس از حمله تروریستی داعش به حرم مطهر شاهچراغ نیز در اظهاراتی وقیحانه مدعی شد که عملیات تروریستی اخیر شیراز یک عملیات ساختگی از سوی حاکمیت است. این در حالی است که ساعاتی پس از حمله تروریستی به حرم مطهر شاهچراغ که 13 شهید و نزدیک به 20 زخمی به جا گذاشت، گروه تروریستی- تکفیری داعش با انتشار بیانیه و اطلاعیههایی مسؤولیت حمله تروریستی شیراز را بر عهده گرفت. روز گذشته خبر آمد صالحی در حالی که قصد فرار از مرزهای شمال غرب کشور را داشت در دام سربازان گمنام امام زمان افتاد و دستگیر شد. سیدمحمد موسویان، دادستان استان اصفهان درباره جزئیات پرونده توماج صالحی بیان کرد: این فرد شب گذشته به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام، همکاری با دولتهای متخاصم و تشکیل گروه غیرقانونی به قصد برهم زدن امنیت کشور با نیابت قضایی در یکی از استانهای کشور دستگیر شد. وی افزود: متهم در حال حاضر با صدور قرار تحت نظر شعبه بازپرسی قرار دارد. دادستان اصفهان تصریح کرد: متهم در ایجاد اغتشاشات و دعوت و تشویق به اغتشاش و آشوبهای اخیر در استان اصفهان بویژه شهرستان شاهینشهر نقش کلیدی داشته است. موسوی گفت: کیفرخواست پرونده متهم توماج صالحی پس از بررسی کامل پرونده برای محاکمه به دادگاه ارجاع خواهد شد. البته این نخستین باری نیست که صالحی به جرم اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی بازداشت میشود. شهریورماه سال گذشته نیز وی به جرم تبلیغ و اقدام علیه حاکمیت از سوی نهادهای امنیتی بازداشت شده بود.
با توجه به ناامنیهای اخیری که توسط جریان آشوب به بهانه فوت مهسا امینی شکل گرفت، مردم ایران انتظار دارند دستگاه قضا و نهادهای متولی امنیت با تلاش هر چه بیشتر نسبت به شناسایی و بازداشت لیدرهای اصلی جریان آشوب اقدام کنند. برخورد قاطع با اغتشاشگران به خواسته اصلی مردم تبدیل شده است. اوباش آشوبطلب در چند روز گذشته علاوه بر تخریب اموال عمومی، چندین نفر از نیروهای مدافع امنیت را به شهادت رساندهاند.
ارسال به دوستان
سرعت بالای سرایتپذیری آنفلوآنزا با وجود صفر شدن آمار روزانه جانباختگان کرونا در کشور
آنفلوآنزا کرونا را زیر گرفت
گروه اجتماعی: وزارت بهداشت دیروز در حالی اعلام کرد فوتیهای کرونا طی 24 ساعت گذشته در کشور به صفر رسیده است که ویروس آنفلوآنزا این روزها سراسر کشور را فرا گرفته و خیلیها را روانه بیمارستانها کرده است. به گزارش «وطنامروز» آمار فوتیهای روزانه کرونا که مدتی است زیر 10 نفر است، دیروز صفر شد. روز گذشته وزارت بهداشت اعلام کرد: هیچ یک از بیماران مبتلا به «کووید-۱۹» در کشور طی 24 ساعت گذشته جان خود را از دست ندادند. با کاهش التهاب بیماری کرونا، حالا ویروس آنفلوآنزا جای آن را گرفته است به طوری که این روزها مراکز درمانی با انبوه بیماران مبتلا به این ویروس مواجهند؛ بیماریای که خیلی سریع اغلب استانهای کشور را در بر گرفته و با آنکه هوا هنوز چندان سرد نشده، خیلیها را راهی بیمارستان کرده است. شدت سرایتپذیری این بیماری تا جایی است که وزیر آموزش و پرورش نیز از احتمال تعطیلی مدارس به دلیل شیوع آنفلوآنزا به صورت محدود خبر داد. طبق گفته مسؤولان بیمارستانی، آنفلوآنزا در کودکان شیوع بیشتری دارد که برای پیشگیری از انتقال این بیماری والدین باید حساسیت بیشتری درباره استفاده فرزندانشان از ماسک، رعایت فاصله اجتماعی، حضور در کلاس با تهویه مناسب و حفظ بهداشت دست داشته باشند. علائم بالینی آنفلوآنزا بسیار به سرماخوردگی و کرونا شبیه و روشهای پیشگیری از آن هم تقریبا شبیه آنهاست. تاکید کارشناسان بهداشت این است که سالمندان، زنان باردار، کادر بهداشت و درمان، افراد دارای بیماری زمینهای و کودکان از جمله گروههایی هستند که باید تزریق واکسن آنفلوآنزا را در برنامههای خود قرار دهند.
در این باره سرپرست مرکز مدیریت بیماریهای واگیر وزارت بهداشت با اشاره به پیک آنفلوآنزا و روند افزایشی آن در کشور و با بیان اینکه تا این مقطع زمانی، آنفلوآنزا در گروههای کودکان شیوع بیشتری داشته است، بر لزوم رعایت موارد بهداشت فردی بویژه تزریق واکسن در گروههای پرخطر تاکید کرد. دکتر شهنام عرشی با اشاره به روند افزایشی موارد آنفلوآنزا در کشور گفت: همهساله با شروع فصل سرما با موجی از بیماریهای تنفسی روبهرو هستیم، بویژه بیماری آنفلوآنزا که معمولا به صورت فصلی خود را نشان میدهد. وی با اشاره به شروع زودتر از موعد پیک آنفلوآنزا در سال جاری افزود: امسال پیک آنفلوآنزا از حدود 5 هفته گذشته و از اوایل مهرماه شروع شده و البته شروعش نسبت به سالهای قبل حداقل یک ماه زودتر بوده است. سرپرست مرکز مدیریت بیماریهای واگیر وزارت بهداشت با بیان اینکه اکنون در شروع پیک آنفلوآنزا هستیم و موارد در حال افزایش است، ضمن تاکید بر لزوم موارد بهداشت فردی گفت: معمولا هر سال یک پیک از آنفلوآنزا بیشتر نداریم که بعد از 3 یا 4 ماه نیز موارد بیماری فروکش میکند. عرشی ادامه داد: خوشبختانه واکسن موثر آنفلوآنزا از سالیان سال در دسترس است و به گروههای هدف شامل افراد بالای 60 سال، افراد دارای بیماریهای زمینهای، بیماریهای مزمن قلبی- عروقی، ریوی، دیابت و مبتلایان نقص سیستم ایمنی و... همه ساله توصیه میکنیم نسبت به تزریق واکسن اقدام کنند. سرپرست مرکز مدیریت بیماریهای واگیر وزارت بهداشت با اعلام اینکه امسال و تا این مقطع زمانی، آنفلوآنزا در گروههای کودکان شیوع بیشتری داشته، افزود: از جمله علل این موضوع آن است که در 2 سال گذشته تحت تاثیر پاندمی کرونا، موارد بهداشت فردی از جمله فاصلهگذاری اجتماعی، پوشش ماسک، بهداشت دستها و... رعایت شده و البته مدارس نیز تا حدی تعطیل بوده و کلاسها به صورت مجازی برگزار شده بودند و به این ترتیب مواجهه کودکان با ویروسهای تنفسی کمتر بوده و به همین دلیل نیز مستعدتر هستند که بیماری را با شیوع بیشتری بگیرند. عرشی با بیان اینکه انتظار آن است که پیک آنفلوآنزا طی حداکثر 3 تا 4 ماه فروکش کند، گفت: آنفلوآنزا حدود هر 10 تا 30 سال یکبار ممکن است به شکل پاندمی درآید و به دنبال ایجاد سویههای جدید، شدت و وسعت آن زیاد میشود اما در حال حاضر فعلا اکثر موارد آنفلوآنزا از نوع A است و خوشبختانه تا این مقطع زمانی هم ویروس آن حالتی از جهش را نداشته و همان آنفلوآنزای فصلی است.
* هنوز برای تزریق واکسن آنفلوآنزا دیر نشده است
متخصص ویروسشناسی گفت: بهترین زمان تزریق واکسن آنفلوآنزا آخر شهریور است اما توصیه میشود هر زمانی واکسن در دسترس باشد حتی در آبان، تزریق شود. آذرخش آذران با اشاره به اهمیت تزریق واکسن آنفلوآنزا اظهار کرد: برای پیشگیری از ابتلا به آنفلوآنزا واکسن موثری در دسترس است که طبق اعلام کمپانیهای ساخت این واکسنها، در حال حاضر این واکسن برای افراد 6 ماه به بالا قابل تزریق است. وی با بیان اینکه 2 هفته بعد از تزریق واکسن، آنتی بادی در بدن ایجاد میشود، افزود: بزرگسالان باید یک دوز واکسن آنفلوآنزا را قبل از شیوع این بیماری یعنی اواخر شهریور یا اوایل مهرماه تزریق کنند. متخصص ویروسشناسی گفت: کودکان زیر ۹ سالی که برای نخستینبار واکسن آنفلوآنزا را دریافت میکنند باید 2 دوز واکسن را تزریق کنند. این گروه سنی 4 هفته بعد از دریافت دوز اول، باید دوز دوم را دریافت کنند اما در سالهای بعد باید مانند بزرگسالان یک دوز واکسن را تزریق کنند. وی با اشاره به علائمی که پس از تزریق واکسن آنفلوآنزا بروز پیدا میکند، گفت: ممکن است پس از تزریق واکسن در مدت یکی دو روز علائم مختصری مانند تب، احساس خستگی، وجود درد یا قرمزی در ناحیه تزریق واکسن بروز پیدا کند. آذران تصریح کرد: با توجه به اینکه واکسنهای آنفلوآنزا بر پایه تخممرغ تولید شدهاند، افرادی که نسبت به تخممرغ حساسیت دارند باید قبل از تزریق این واکسن با پزشک مشورت کنند. وی با اشاره به اثربخشی واکسن آنفلوآنزا گفت: باید یادمان باشد واکسنها نمیتوانند صددرصد جلوی ابتلا به بیماری را بگیرند. اثربخشی واکسنهای آنفلوآنزا ۶۰ تا ۸۰ درصد عنوان شده است اما اثربخشی این واکسن در دریافتکنندگان واکسن متفاوت است؛ به طور مثال کارایی واکسن در افراد بالای ۶۵ سال کمی پایین میآید اما تا حدود زیادی از مرگومیر جلوگیری میکند. آذران بیان کرد: توصیه میشود همه افراد از 6 ماهگی به بالا واکسن آنفلوآنزا را هر سال یک بار تزریق کنند اما گروههای پرخطر مانند زنان باردار، افراد بالای ۶۵ سال، افراد مبتلا به بیماریهای مزمن، افراد دچار نقص سیستم ایمنی بدن و کادر درمان در اولویت دریافت واکسن هستند.
***
احتمال تعطیلی مدارس به دلیل شیوع آنفلوآنزا به صورت محدود
وزیر آموزشوپرورش گفت: به دلیل شیوع آنفلوآنزا ممکن است به صورت محدود تعطیلیهایی داشته باشیم، البته این به معنای تعطیل شدن آموزش نیست و از شبکه شاد برای برگزاری کلاسها استفاده خواهد شد. یوسف نوری گفت: بعضی استانها به دلیل شیوع ویروس آنفلوآنزا، مدارس را در شهرهای خود تعطیل کرده بودند. عنوان کردیم مسؤولان آن استانها یک بررسی میدانی داشته باشند که آیا واقعا احتمال ابتلا به آنفلوآنزا زیاد است که دانشآموزان آسیب و لطمه ببینند؟ وی ادامه داد: مدیران استانها باید بررسی کنند و اگر گزارش وزارت بهداشت نیز مبنی بر احتمال آسیب به دانشآموزان باشد، شرایط آموزش تغییر خواهد کرد. البته تا به امروز هیچگاه تجربه تعطیلی به دلیل شیوع آنفلوآنزا را نداشتهایم. نوری گفت: اگر هم تمام این موارد وجود داشته باشند، تعطیلی وجود ندارد و از شبکه شاد برای برگزاری کلاسها استفاده خواهد شد. او ادامه داد: هر تصمیمی باید دلیلی داشته باشد. دلیل در ارتباط با آنفلوآنزا را پزشکان و وزارت بهداشت تشخیص میدهند و بررسی میکنند. اگر واقعا دانشآموزان لطمه ببینند، ما راضی نخواهیم بود، بنابراین ممکن است تعطیلیهایی به صورت محدود داشته باشیم. البته این به معنی تعطیل شدن درس و آموزش نیست و دانشآموزان با استفاده از شبکه شاد و آموزش مجازی تحصیل خود را بیوقفه ادامه خواهند داد.
*** آمار فوتیهای کرونا صفر شد
روابط عمومی وزارت بهداشت دیروز اعلام کرد: خوشبختانه در طول ۲۴ ساعت گذشته، هیچ یک از بیماران مبتلا به «کووید-۱۹» در کشور جان خود را از دست ندادند. بر این اساس از ظهر شنبه تا ظهر یکشنبه ۸ آبان، ۷۳ بیمار جدید مبتلا به «کووید-۱۹» شناسایی و ۴۰ نفر از آنها بستری شدند. در طول این مدت، هیچ یک از بیماران مبتلا به «کووید-۱۹» جان خود را از دست ندادند و مجموع جانباختگان این بیماری در عدد ۱۴۴ هزار و ۵۷۱ نفر ماند. این در حالی است که خوشبختانه تاکنون 7 میلیون و ۳۳۱ هزار و ۷۶۷ نفر از بیماران بهبود یافته یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند. همچنین 129 نفر از بیماران مبتلا به «کووید-۱۹» در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستانها تحت مراقبت قرار دارند. تاکنون نیز ۵۴ میلیون و ۳۵۸ هزار و ۵۹۱ آزمایش تشخیص «کووید-۱۹» در کشور انجام شده است. در حال حاضر ۳ شهرستان در وضعیت قرمز، ۱۷ شهرستان در وضعیت نارنجی، ۲۱۸ شهرستان در وضعیت زرد و ۲۱۰ شهرستان در وضعیت آبی قرار دارند.
همچنین تاکنون ۶۵ میلیون و ۱۱۹ هزار و ۶۸ نفر دوز اول، ۵۸ میلیون و ۵۲۴ هزار و ۶۸۳ نفر دوز دوم و ۳۱ میلیون و ۳۲۹ هزار و ۵۰ نفر دوز سوم و بالاتر واکسن کرونا را تزریق کردند و مجموع واکسنهای تزریقشده در کشور به ۱۵۴ میلیون و ۹۷۲ هزار و ۸۰۱ دوز رسید.
ارسال به دوستان
افزایش یک میلیون تومانی حقوق کارکنان دولت و 900 هزار تومانی مستمری بازنشستگان
حقوقها افزایش یافت
منابع افزایش حقوق از مالیات، بهبود شرایط فروش نفت، فروش اموال دولتی و بدون فشار به بودجه تأمین شده است
گروه اقتصادی: دولت سیزدهم در نیمه دوم سال با مطمئن شدن از تامین منابع بودجه، افزایش حقوق کارمندان و بازنشستگان خود را کلید زد.
به گزارش «وطنامروز»، طی جلسه علنی دیروز مجلس بررسی لایحه متناسبسازی حقوق کارکنان دولت و بازنشستگان کشوری و لشکری به پایان رسید و مواردی مانند افزایش ۳۰ درصدی مستمری افراد تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی و افزایش اختیار دولت در پرداخت فوقالعاده ویژه تا ۵۰ درصد به تصویب رسید.
بررسی لایحه متناسبسازی حقوق کارکنان دولت و بازنشستگان کشوری و لشکری طی روز گذشته در مجلس شورای اسلامی به پایان رسید، بر اساس این لایحه حقوق کارکنان دولت یکمیلیون تومان و حقوق بازنشستگان 900 هزار تومان افزایش خواهد یافت.
نمایندگان در جلسه دیروز مجلس شورای اسلامی در ادامه رسیدگی به لایحه دوفوریتی متناسبسازی حقوق کارکنان دولت و بازنشستگان کشوری و لشکری، با ردیف 5 و 7 این لایحه موافقت کردند.
بر اساس ردیف 7 این لایحه، کمکمعیشت جانبازان 25 درصد و بالاتر فاقد شغل و درآمد و مشمولان ماده 38 قانون جامع خدماترسانی به ایثارگران مصوب سوم تیر 1386 به 5 میلیون و 600 هزار تومان و کمکمعیشت جانبازان زیر 25 درصد و رزمندگان معسر فاقد شغل و درآمد به 4 میلیون و 500 هزار تومان افزایش مییابد.
همچنین با توجه به ردیف 5 ماده واحده این لایحه؛ مستمری مددجویان تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) و سازمان بهزیستی کشور به میزان 30 درصد افزایش مییابد.
* محاسبه افزایش حقوق از ابتدای مهر ماه
در همین باره رئیس کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس گفت: طبق مصوبه دیروز مجلس حقوق کارمندان دولت حداقل یک میلیون تومان افزایش مییابد که با محاسبه فوقالعاده ویژه و نیز حق عائلهمندی این رقم قابل افزایش است. حمیدرضا حاجیبابایی در حاشیه جلسه علنی دیروز یکشنبه مجلس در توضیح تصویب لایحه اصلاح بودجه ۱۴۰1 کل کشور اظهار داشت: کلیات این لایحه دوفوریتی در جلسات پیشین مجلس به تصویب رسیده بود و اکنون جزئیات آن بررسی و به تصویب رسید. وی اظهار داشت: طبق این مصوبه حقوق بازنشستگان ۹۰۰ هزار تومان به همراه ۵ درصد حقوق آنان افزایش مییابد، ضمن آنکه حق عائلهمندی و حق اولاد نیز طبق ترتیبات پیشبینی شده در قانون مشمول افزایش خواهد شد.
نماینده مردم همدان در مجلس ادامه داد: همچنین حقوق شاغلان حداقل یک میلیون تومان افزایش خواهد داشت که این رقم با احتساب افزایش ناشی از افزایش حق اولاد و عائلهمندی و نیز فوقالعاده ویژه که در قانون مدیریت خدمات کشوری پیشبینی شده است، قابل افزایش به ارقام بالاتر است. وی خاطرنشان کرد: دولت در لایحه خود سقف ۳۵ درصدی را برای فوقالعاده ویژه کارکنان در نظر گرفته بود که مجلس مصوب کرد دولت با در نظر گرفتن 7 هزار میلیارد تومان اعتبار به این بند، بتواند میزان فوقالعاده ویژه را تا ۵۰ درصد افزایش دهد. وی درباره مصوبه مجلس در خصوص دریافتی مددجویان تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی نیز توضیح داد: در مصوبه مجلس افزایش ۳۰ درصدی برای این قشر پیشبینی شده است که با توجه به ۲۰ درصدی که در ابتدای امسال اجرایی شد، امسال ۵۰ درصد افزایش دریافتی داشتهاند. حاجیبابایی همچنین درباره حقوق هیات علمی دانشگاهها نیز گفت: در اسفند سال گذشته ۳۰ درصد افزایش حقوق برای آنها در نظر گرفته شد اما برگشت خورد، بنابراین برای جبران آن در مصوبه امروز ۱۵ درصد افزایش برای این گروه در نظر گرفتیم. رئیس کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس با یادآوری اینکه مصوبه مجلس پس از تایید شورای نگهبان وارد مرحله اجرا میشود، اظهار داشت: زمان اجرای این قانون ابتدای مهرماه خواهد بود.
* خلق منابع پایدار برای افزایش حقوق
طی روزهای اخیر نیز سیداحسان خاندوزی، وزیر امور اقتصادی و دارایی اعلام کرده بود که با توجه به اینکه مساله ترمیم حقوق و دستمزد از 4 ماه قبل در دولت مطرح است باید به نحوی این افزایش صورت گیرد که کسری بودجه ایجاد نکند. بر این اساس، اواخر مردادماه فهرستی از مجموعه اقدامات لحاظ شد و کمیتهای با مسؤولیت معاون اول رئیسجمهور تشکیل و منابعی شناسایی شد. همچنین مشخص شد همه دستگاهها به تفکیک اقداماتی انجام دهند که عمده آن هم مبتنی بر این است که بتوانند اموال و داراییهای مازاد خود را واگذار کنند.
به گفته وزیر اقتصاد، این اقدامات این امکان را فراهم میکند که سازمان برنامه و بودجه بتواند افزایش حقوق را اجرا کند.
اینطور که پیداست دولت برای افزایش حقوق کارمندان و بازنشستگان به حدود ۸۰ هزار میلیارد تومان منابع مالی نیاز دارد که در کمیته افزایش درآمدهای خود درصدد تامین این منابع و دیگر هزینهها و مصارف است.
آنچه از اظهارات مسؤولان بویژه تیم اقتصادی دولت بر میآید، منابعی مانند مالیات، افزایش واردات و صادرات، فروش اموال مازاد دولتی، درآمدهای اختصاصی دستگاهها، درآمدهای استانی، سود عملیاتی شرکتها برای افزایش درآمدهای دولت و افزایش فروش نفت در نظر گرفته شده که برای اجرای طرحهایی مانند متناسبسازی حقوق کارمندان و بازنشستگان پیشبینی شده است.
ارسال به دوستان
دلنوشته نهال قاضیخانی دختر شهید مدافع حرم به آرتین، کودک بازمانده حادثه تروریستی حرم شاهچراغ(ع)
برای داداش آرتین
بشنو از نی چون حکایت میکند، از جداییها شکایت میکند
از نهال به آرتین؛
من کودکی عاشوراییام از نسل شهیدان مدافع حرم، من نهالم. من نهالی کوچک هستم که حسین را دوست دارم، عباس را دوست دارم، عاشق رقیه 3سالهام چون رقیه هم مثل من بابا ندارد.
میخواهم برای آرتین برادر عزیزم بنویسم. آرتین برادرم! با داغ دلت چه کنم که شعلههایش آتش به قلبم میزند. آرتین برادرم! تو را چه بنامم که بتوانم خودم را با آن تسکین دهم و مرهمی برای تو باشم و دلگرمیای برای من.
مینویسم برای آرتین برادرم که چون یاد تو را در ذهنم حک میکنم مرز بین حق و باطل، مرد و نامردی، برایم روشن میشود و هر روز با هر نفسی که میکشم در ذهنم مرور شود.
چه زیبا همراه خانوادهات به مکانی امن رفتی تا فارغ از هیاهوی دنیوی که مردم ناآگاه، نام آن را آزادی گذاشتند، پناه بری و با خدا در کنار امامزاده که شاهچراغ شهر بود، نجوا کنی.
گویی در دشت کربلا بودی و علیاصغرهای بیگناه در کنارت چون لاله پرپر شدند. مادرانی را دیدی که تا آخرین قطره خونشان دلواپس جگرگوشههایشان بودند و پناه فرزندانی را دیدی که جسم سرد مادر پناهگاهشان بود. پدری را دیدی که جان شیرین خود را سپر گلوله کرده بود که نکند گلوله آن ناپاکان زن و بچهاش را نشانه بگیرد و تو آرتین برادرم! دیدی که بر سر و سینه زن و مرد و بچه بیگناه تیرها میخورد. آری! آرتین برادرم تو تیر ندیده بودی، تو ناامنی ندیده بودی، تو پدر و مادر و برادر غرق در خون ندیده بودی چون در سرزمینی زندگی میکردی که در آن آزادی و امنیت بود؛ امنیتی که پدران شهید ما به ارمغان آورده بودند.
اما آزادیای که این ناآگاهان دنبال آن بودند ثمرهاش شد دیدن پدر و مادر و برادر غرق در خونت.
من مطمئنم هر بار که پلکهایت از نامردی و جفای روزگار سنگین شود، از یاد آن خاطره که شیرینی زیارت برایت شد شهد شهادت عزیزانت تکان خواهی خورد. آری برادرم آرتین! این تکانها تو و من و همه را محکمتر خواهد کرد. آرتین برادر عزیزم! استوار باش، تو در هوای استقلال بزرگ خواهی شد، رشد و پیشرفت خواهی کرد چرا که ایران با خون عزیزان تو و هزاران شهید آبیاری شده است. دلگرم باش برادرم که خون شهید هیچ وقت از جوشش نخواهد افتاد، بگذار اغیار هرگز درنیابند قلبهای ما از چه شور و اشتیاقی مالامال است و سر ما در هوای کدامین یار، خود را از پا نمیشناسد.
ارسال به دوستان
شمار جانباختگان مراسم هالووین در سئول به 151 نفر رسید
به وقتترسیدن!
5 ایرانی در میان درگذشتگان
گروه بینالملل: در پی ازدحام جمعیت در یکی از خیابانهای سئول، پایتخت کرهجنوبی که جشن هالووین در آن برگزار میشد، دستکم ۱۵۱ نفر جان باختند و صدها نفر مجروح شدند؛ این در حالی است که صدها نفر دیگر نیز در این حادثه مجروح شدهاند. «چوی چئون سیک» از مقامهای کرهجنوبی گفت هنگامی که جمعیت در حال حرکت به سوی یک گذرگاه باریک در نزدیکی هتل همیلتون بودند، تعدادی از افراد تا حد مرگ تحت فشار قرار گرفتند. پلیس گفت چند نفر از مجروحان در محل حادثه در خیابان Itaewon تحت احیای قلبی قرار گرفتند و بسیاری دیگر از مجروحان نیز به بیمارستانهای نزدیک منتقل شدند. یک مقام پلیس محلی نیز که خواست نامش فاش نشود گفت جزئیات این حادثه در دست بررسی قرار دارد. گزارش برخی رسانههای محلی حاکی از آن است که جمعیت پس از آن به سوی خیابان Itaewon هجوم برد که شایعه شد یک سلبریتی که نامش نیز اعلام نشده، در کافهای در نزدیکی آنجا حضور پیدا کرده است. طبق گزارش «سیانان»، حداقل ۱۹ نفر از اتباع خارجی از کشورهای ایران، نروژ، چین و ازبکستان جزو قربانیان این حادثه مرگبار در پایتخت کرهجنوبی هستند. «یون سوک یول» رئیسجمهور کرهجنوبی طی بیانیهای از مقامهای این کشور خواست درباره درمان سریع مجروحان این حادثه اطمینان حاصل شده و موارد امنیتی در مراکز برگزاری جشن نیز بازبینی شود. به طور جداگانه «هان دوک سو» نخستوزیر کرهجنوبی نیز به مقامات این کشور دستور داد حداکثر تلاش خود را به کار گیرند تا تلفات این حادثه به کمترین میزان خود برسد. «اوه سه هون» شهردار سئول هم که در سفر اروپا به سر میبرد، در پی این حادثه تصمیم گرفت سفر خود را نیمهتمام گذاشته و به سئول بازگردد. از سویی رئیسجمهور کرهجنوبی پس از تلفات گسترده شهروندان این کشور به دلیل ازدحام جمعیت در جشنهای هالووین، عزای عمومی اعلام کرد. رئیس جمهور کرهجنوبی گفته است دیدن چنین فاجعهای در قلب سئول بسیار ناراحتکننده است، چون در مرکز سئول، این فاجعه نباید اتفاق میافتاد. همچنین «چوی سونگ بوم» رئیس سازمان آتشنشانی منطقه «یونگسان» سئول از احتمال افزایش آمار کشتهها خبر داد و خاطرنشان کرد همچنان اطلاع دقیقی از شمار زخمیهایی که وضعیتشان وخیم است در دسترس نیست. تخمینزده میشود حدود یکصد هزار نفر برای برگزاری جشن هالووین در «ایتهوون» گرد هم آمده بودند. این بزرگترین جشن هالووین در کرهجنوبی از شروع همهگیری کرونا بود. دولت این کشور طی ماههای اخیر محدودیتهای مربوط به همهگیری کرونا را کاهش داده بود. ایتهوون محلهای در سئول است که به کافهها، کلوبها و رستورانهای مورد علاقه جوانان شهرت دارد. هنوز مشخص نیست چه چیز باعث هجوم مردم به یک خیابان باریک شیبدار در نزدیکی هتل همیلتون شده است. این هتل یکی از مکانهای اصلی جشنها در سئول به شمار میرود. آقای کیم، از بازماندگان حادثه میگوید مردم همدیگر را هل میدادند و مثل «دومینو» یکی پس از دیگری روی زمین میافتادند. آنها نزدیک یک ساعت و نیم در آن خیابان باریک گیر افتاده بودند. تعدادی از مردم با فریاد درخواست کمک میکردند و بسیاری نیز به سختی نفس میکشیدند. چوی، رئیس سازمان آتشنشانی میگوید جسد ۷۴ نفر از جانباختگان به بیمارستان و ۴۶ نفر دیگر به یک سالن ورزشی انتقال داده شد. وی افزود بیشتر جانباختگان جوانان بیست و چند ساله هستند. جوانان قربانیان اصلی فاجعه مرگبار پیشین کرهجنوبی نیز بودند. در آن حادثه بیش از ۳۰۰ نفر در ماه آوریل ۲۰۱۴ بر اثر غرق شدن یک کشتی تفریحی جان سپردند. این حادثه قوانین ایمنی ضعیف و نقصهای نظارتی کرهجنوبی را عیان کرد. در این بین رئیسجمهوری کرهجنوبی با صدور بیانیهای به مقامات اورژانسی و بیمارستانی این کشور دستور داد از درمان سریع مصدومان اطمینان حاصل کرده و ایمنی مکانهای برگزاری جشن را بررسی کنند. حادثه شنبهشب مرگبارترین فاجعه به دلیل ازدحام جمعیت در تاریخ کرهجنوبی است. سال ۲۰۰۵ در جریان یک کنسرت پاپ در شهر «سانگجو» در جنوب کرهجنوبی هجوم مردم باعث کشته شدن ۱۱ و زخمی شدن ۶۰ نفر شد. حادثه جشن هالووین امسال سئول دومین فاجعه مرگبار بر اثر ازدحام جمعیت در یک ماه اخیر در آسیاست. پلیس اندونزی اول اکتبر در جریان یک مسابقه فوتبال با شلیک گاز اشکآور باعث هجوم تماشاگران مسابقه به سمت درهای خروجی استادیوم و تلاش آنها برای فرار شد. در این حادثه ۱۳۲ نفر از تماشاچیان جان باختند.
اعلام اسامی ایرانیهای فوت شده از سوی سفارت
سفارت جمهوری اسلامی ایران در سئول در اطلاعیهای ضمن تسلیت به مناسبت درگذشت چند نفر از هموطنان ایرانی در حادثه جشن هالووین در کرهجنوبی اعلام کرد: با نهایت تأثر و تأسف، درگذشت چند نفر از هموطنان عزیز در حادثه جشن هالووین در شنبه شب ۷ آبان ۱۴۰۱ در محله ایتهوون سئول را به ایرانیان ارجمند و دانشجویان گرامی تسلیت عرض کرده و از خداوند متعال برای این عزیزان از دست رفته، مغفرت و برای خانوادههای ایشان، صبر مسألت میکنیم. در این اطلاعیه آمده است: سفارت جمهوری اسلامی ایران در سئول از همان ابتدای وقوع این حادثه تلخ، ضمن تماس با مقامات و طرفهای کرهای، پیگیر وضعیت ایرانیان مقیم بوده و با حضور در بیمارستانها و مراکز درمانی، اقدامات لازم را انجام داده است.
در اطلاعیه سفارت ایران در سئول اعلام شده در این حادثه 5 نفر به نامهای آفاق راستمنش، علی پراکند، ریحانهسادات آتشی، سمیه مقیمینژاد و علیرضا اولیایی جان باختهاند. در اطلاعیه مزبور آمده است: 2 نفر از فوتیها در بیمارستانهای سئول شناسایی شدهاند و 2 نفر دیگر در بیمارستانهای خارج از سئول هستند که همکاران سفارت در حال عزیمت و شناسایی آنها هستند. سخنگوی وزارت امور خارجه با اعلام اینکه تاکنون ۵ تبعه ایرانی در بین جانباختگان در حادثه سئول هستند، گفت پیگیریها از سوی سفارت ایران در کرهجنوبی درباره آخرین وضعیت هموطنان ایرانی ادامه دارد.
ارسال به دوستان
با مرگ اشتون کارتر، رئیس نومحافظهکار پیشین پنتاگون، پرونده «جنگ با ایران» در واشنگتن روی زمین مانده است
گزینه روی میز در دسترس نیست
شروین طاهری: آخرین باری که نفر اول سیاست آمریکا، لاف موجود بودن همه گزینههای روی میز علیه ایران را زد، اوایل تابستان بود. پیرمرد 79 ساله کاخ سفید، در نخستین سفر خود به منطقه، در دیدار با نفتالی بنت، نخستوزیر وقت رژیم صهیونیستی -که در همین مدت کوتاه به تاریخ پیوسته است- هیچ چیز دیگری نداشت که به اسرائیلیهای وحشت کرده از نادیده گرفته شدن به واسطه احیای برجام بگوید. پس پنجه را باز کرد و افاضه کرد که اگر دیپلماسی دولتش شکست بخورد، گزینههای دیگر را در نظر میگیرد. از آن زمان تا امروز بتدریج از لابهلای اظهارنظرهای تیم امنیتی بایدن، مشخص شده منظور پیرمرد هر چیزی بوده، جز حمله نظامی. به عبارت دیگر برخلاف ادوار ریاستجمهوری قبل از بایدن، گزینه حمله نظامی به ایران حتی در حد حرف هم در میان گزینههای کذایی روی میز اتاق بیضی کاخ سفید وجود ندارد. این به منزله گشایش فصلی جدید از خصومت شیطان بزرگ با انقلاب اسلامی ایران است. فصلی که آمریکا حتی برنامهای مدون هم برای ارتکاب هر گونه غلط قهرآمیز علیه کشورمان ندارد. از سهشنبه هفته گذشته با مرگ بیسر و صدای «اشتون کارتر» وزیر جنگ پیشین ایالات متحده طی 2 سال آخر ریاست جمهوری اوباما در ماساچوست، میتوان گفت این فصل جدید به طور رسمی آغاز شد. «اش کارتر»، نومحافظهکار حلقه بازهای شکاری، آخرین نظریهپرداز جنگسالار دولت سایه آمریکا بود که «نقشه راه حمله به ایران» را به ارث برده و به روز کرده بود. البته پروژه «حمله به ایران» با وجود طرفداران متعصب سیاسیای که همچنان در لابی آیپک در کنگره دارد، از همان زمان که کارتر ساختمان پنج ضلعی واشنگتن را برای معارفه گزینه ترامپ ترک کرد، بیسر شده بود. در ساختار بشدت بوروکراتیک DOD (دستگاه نظامی آمریکا) بعید است چهرهای حتی نزدیک به وزن سیاسی و اجرایی کارتر این پرونده را به دست گرفته باشد، بدون آنکه نامی از او به میان آمده باشد. حال با دفن او، احتمالات واشنگتن برای استفاده از قوه نظامی علیه ایران نیز خاک شده است.اگر به مدت ۴ سال هیچیک از نخبگان ینگه دنیا، یاوهگوییهای سلف دهانگشاد جو بایدن با ترجیعبند «بمباران ایران» را جدی نگرفت، دلیلش آن بود که پروژه مفروض «جنگ علیه ایران» در پنتاگون آشفته عصرترامپیسم سر نداشت.
طبیعتا رجزخوانیهای بیسر و ته دونالد ترامپ برای تهران هم بیسر و ته بود و هیچیک از 5 گزینه ثابت یا موقت او برای ریاست دپارتمان دفاعی ایالات متحده- یا همان وزارت جنگ یانکیها- ایدهای جامع را نمایندگی نمیکردند که نقشه راهی واقعی برای عملی کردن ادعای حمله نظامی به قطب قدرت جدید خاورمیانه ارائه دهد.
لاجرم روی میز ژنرال جیم ماتیس (مشهور به سگ دیوانه)، جانشین کوتاهمدت او مارک اسپر و البته ۳ سرپرست یعنی پاتریک شاناهان، ریچارد اسپنسر و سرهنگ کریستف میلر که در حد فاصل ۲ وزیر و بعد از آنها هر یک چند صباحی سکان کشتی بیلنگر دستگاه نظامی ایالات متحده را در اختیار داشتند، گزینه واقعی وجود نداشت. نگاه عاقل اندر سفیه تهران و متحدانش به عربدههای پوچ جنگطلبانه که در آن دوران از واشنگتن به گوش میرسید نیز از همین آگاهی نشأت میگرفت. همانطور که بارها روزنامهنگاران صاحبسبک آمریکایی اشاره کرده بودند، ماهیت قدرت در دوران ریاستجمهوری او کاملا مافیایی بود. دلال املاک ملکی نیویورکی که انگار واقعا اشتباهی سر از کاخ سفید درآورده بود، داماد یهودی کاسبمسلکش و البته باند ایتالیاییهای جامعه اطلاعاتی آمریکا - که ظاهرا از طریق مباشر ایتالیاییتبار پیشین ترامپ و پدرش در ساختوسازهای محله کوئینز نیویورک به او وصل شده بودند - ۳ ضلع مثلثی سخیف را تشکیل میدادند که رویکرد مافیایی، منفعتطلبانه و عمدتا غیرسیاسیشان بیشتر یادآور سکانسهای سهگانه سینمایی «پدرخوانده» بود تا سکانسهای آخرالزمانی فیلم «دکتر استرنج لاو». آنها شعار جنگ را صرفا برای کاسبی با طرحهای آبکی «توافق آبراهام» و «ناتوی عربی» سر میدادند تا از کمیسیون فروش چند صد میلیارد دلاری تسلیحات و خدمات نظامی به اقمارشان در خاورمیانه و کارچاقکنی توافقهای تجاری پرطمطراق روند عادیسازی بهرهمند شوند. به قول یک کارشناس نظامی انگلیسی، عمده سلاحهایی که ترامپ در چارچوب قرارداد نجومی نیم تریلیارد دلاری به بنسلمان قالب کرد، صرفا به درد این میخورد که ولیعهد سعودی آنها را در حیاط قصر مجللش کنار ابرماشینهای لوکس خود ردیف کند. طبعا رویکرد «نه جنگ، نه صلح» اعلام شده توسط رهبر حکیم انقلاب در قبال چنگ و دندان نشان دادنهای کمدی و بیپشتوانه ترامپ، بهترین رویکرد ممکن و به منزله همان مثل قدیمی «جواب ابلهان خاموشی» بود.
جنگسالاران دوحزبی
شاید از منظر افکار عمومی، این موضوع عجیب به نظر برسد که چطور میشود یک دولت جمهوریخواه آمریکا برخلاف دولتهای ریگان و بوش پدر و پسر، عزمی برای جنگافروزی نداشته باشد؟
در پاسخ باید ابتدا به راهاندازی بزرگترین و جنایتکارانهترین کارزار نظامی آمریکا در جریان جنگ دوم جهانی- شامل بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاگی - همزمان با دوران روزولت و ترومن، ۲ رئیسجمهور دموکرات در کاخ سفید اشاره کرد. سپس رفتن تا آستانه نخستین جنگ هستهای جهان در غائله موشکی کوبا در دوره یک دموکرات دیگر یعنی جان اف کندی و بعد راهاندازی جنگ وحشیانه علیه مردم ویتنام در دوره معاون و جانشینش لیندون جانسون.
در مرحله بعد باید به واقعیات سیاسی آمریکا در دوران جدیدتر اشاره داشت؛ دورانی که انحصار نظریههای جنگطلبانه واشنگتن در حلقه نومحافظهکاران اشتراوسی است؛ گروهی صهیونیست آخرالزمانی که دنبالهرو نظریه افراطی لئو اشتراوس، فیلسوف یهودی- آلمانی مبنی بر برتری قوم بنیاسرائیل بر دیگر ملتها هستند و از دهه 1970 با در دست گرفتن اتاقهای فکر رسانهای و اندیشکدههای کلیدی ایالات متحده، بر قدرت نرم واشنگتن سوار شده بودند.
این گروه در دولت جورج بوش پدر، از دهه 1990 رسما قدرت را در آمریکا در دست گرفتند و نخستین جنگ بینالمللی در چارچوب نظریه «برخورد تمدنها» را در خاورمیانه علیه عراق کلید زدند. البته نباید از نظر دور داشت این نظریه از لابهلای جزوههای برنارد لوئیس، فیلسوف یهودی و اسلامستیز انگلیسی بیرون آمده بود که به عنوان تئوریسین اشتراوسیها در جلسات شورای امنیت ملی کاخ سفید شرکت میکرد. منشی جلسات شخصی بود به نام ساموئل هانتینگتون که بعدها دستنوشتههای مرشد صهیونیست خود را به اسم نظریه «برخورد تمدنها» منتشر و برای خود شهرتی دست و پا کرد.
در حقیقت دنبالهروهای این نظریه شیطانی با بنیانهای کاملا آشکار اسلامستیزانه بودند که فارغ از تعلقات حزبی، آنچه را امروز گعده«بازهای شکاری جنگطلب کنگره» نامیده میشود، شکل دادند.
آنها با وجود تعویض دولت جمهوریخواه بوش پدر با دولت دموکرات بیل کلینتون، در کاخ سفید ماندگار شدند.
نکته حیاتی اینجاست که نومحافظهکاران که حالا به «نئوکان»ها مشهور شده بودند، از خیلی قبلتر به عنوان روحی پلید شروع به تناسخ در کالبد دولتهای مختلف واشنگتن کرده بودند. این حلقه به رهبری پال ولفوویتس، شاگرد زرنگ مکتب اشتراوسیها در حقیقت کار خود را بیش از یک دهه قبل از جنگ اول عراق در دفتر برنامههای جدید پنتاگون آغاز کرده بودند. معاون پال ولفوویتس در این دفتر کسی نبود جز دنیس راس، جوان کاتولیکی که از جوانی در اسرائیل جذب یهودیت افراطی صهیونیستی شده بود و در دولت دموکرات جیمی کارتر وارد حلقه قدرت شد. او سپس با مرشدش ولفوویتس وارد مناصب امنیتی دولت جمهوریخواه دونالد ریگان شد و از آنجا نیز به مدیریت برنامهریزی سیاستهای وزارت خارجه آمریکا در دولت جورج بوش پدر رسید؛ جایی که در کنار نئوکانها نقشه جنگ را کشیدند. او سپس به کلید ورود حلقه اشتراوسی به دولت دموکرات بیل کلینتون و حفظ چرخه بقای آنها در قدرت تبدیل شد. در نهایت به عنوان نماینده ویژه کاخ سفید در امور خاورمیانه بویژه در ارتباط با روابط واشنگتن - تلآویو، طرح صلح خاورمیانه را در اردن پایه گذاشت. یکی از چهرههای تحت تاثیر دنیس راس در این دهه اما مایکل روبین بود؛ محقق اشتراوسی که در دولت بوش پدر، از اندیشکده AEI (موسسه امریکن اینترپرایز) به مشاورت پنتاگون در زمینه ایران و عراق رسیده بود. این حقیقت که نقشه حمله اول آمریکا به عراق روی همان میز در ساختمان 5 ضلعی مشهور طراحی شد که در آن درباره نقش انقلاب اسلامی ایران - بویژه پس از فراغت از جنگ تحمیلی صدام و بعثیها- در تحول خاورمیانه جدید بحث میشد، بخوبی مبنای تصمیمگیریهای بعدی نئوکانها درباره ایران برملا میشود.
بدین ترتیب، نخستین نقشه راه حمله آمریکا به ایران، همزمان با حمله بوش پدر به عراق شکل گرفت.
مایکل روبین نیز مانند راس به نوبه خود نوچهپروری کرد. او اشتون کارتر را کشف کرد. جوان نخبه فارغالتحصیل هاروارد و برگزیده بنیاد فورد در زمینه امور بینالملل که مدارج حزب دموکرات را به سرعت پیمود و به واسطه آشنایی با لابی نئوکانها، براحتی وارد اتاقهای تصمیمگیری پنتاگون شد.
کارتر جوان در دولت کلینتون به عنوان مشاور رئیس پنتاگون در امور راهبردی جهانی کار چندان سختی نداشت و فقط باید نظریه مایکل روبین درباره دخالت نظامی در خاورمیانه را ادامه میداد. او پرونده «جنگ علیه ایران» را از بازهای شکاری دریافت کرد و طی ۲ دهه، غالبا بدون سر و صدا به سر این پروژه خصمانه علیه کشورمان در راس ساختار نظامی آمریکا تبدیل شد.
طبیعتا کارتر که میراثدار حلقه اشتراوسیها نیز بود، بدون هیچ وقفهای مدارج ترقی در سازمان پنتاگون را در دولتهای متوالی دموکرات و جمهوریخواه -کلینتون، بوش پسر و باراک اوباما- طی کرد.
او یکی از مهمترین چهرههای دموکرات در کنار جو بایدن - سناتور وقت و رئیسجمهور فعلی- بود که از پروژه جنگافروزانه بوش پسر در سال 2001 برای حمله به افغانستان و عراق به بهانه انتقام واقعه یازدهم سپتامبر حمایت کرد. بدین ترتیب به طور ویژه تحت حمایت پل ولفوویتس، پدرخوانده اشتراوسیها قرار گرفت.
یک رسوایی بزرگ اوباما این بود که با وجود شعارهای مخالف علیه حلقه بازهای شکاری دولت بوش پسر، اشتون کارتر را در وزارت دفاع ارتقا داد. یک باز شکاری قهار که حالا بتدریج پا جای پای مرشدهایش میگذاشت. همزمان با روی کار آمدن نخستین رئیسجمهور رنگینپوست آمریکا، او و همپالکیهایش زیر پوست صلح در حال طراحی نقشه جنگ جدید بودند.
به گزارش تایمز اسرائیل، نقشه راه مزبور طبق مقالهای که کارتر سال 2004 در نشریه «فارن افرز» نوشت، شامل یک راهبرد «چند چماقی» برای متقاعد کردن تهران به پذیرش یک نتیجه دیپلماتیک در مذاکرات تازه آغاز شده هستهای بود.
2 سال بعد، در حالی که حتی دولت بوش پسر نیز با تبعات داخلی و خارجی جنگافروزیهای خود در افغانستان و عراق دست و پنجه میکرد، کارتر تلاش کرد راهبرد اشتراوسی خصمانه ضد ایرانی خود را از سطحی بالاتر به دولت تحمیل کند. او این بار در نشریه مربوط به موقوفه کارنگی یعنی نهاد ظاهرا خیریه و خصوصی راکفلرها که در عین حال شورای روابط خارجی ایالات متحده را در کنترل خود دارد، مقالهای نوشت مبنی بر اینکه باید با یک حمله، اثر تأخیری مهمی در برنامه هستهای ایران گذاشت. در نهایت او سال 2008 در ابتدای کار دولت اول اوباما، نقشه راه جامعی به طور مشترک با «دنیس راس» استاد و کاشف نومحافظهکار خود منتشر کرد که اگر چه درباره ضرورت بازدارندگی نظامی علیه ایران هستهای داد سخن میداد اما در حقیقت بنیان آن بر همان طرح خصومتآمیز پنتاگون در دولت بوش پدر بنا نهاده شده بود.
او در دولت اوباما کارش را به عنوان معاون کارگزینی، فناوری و لجستیک پنتاگون آغاز کرد و بعد از 2 سال به قائممقامی وزارت دفاع ارتقا یافت. در حالی که دولت اول اوباما سرگرم مقدمات توافق صلح هستهای (برجام) با جمهوری اسلامی ایران بود، او در سایه، «گروه ضربت به ایران» را پیش میبرد. او در حال توسعه «نقشه راه حمله به ایران» بود که ایده اولیه آن را سپتامبر 2008 از دیدگاههای استاد سابقش در مؤسسه امریکن اینترپرایز به ارث برده بود.
نکته جالب توجه اینکه مایکل ماکوفسکی، شریک مایکل روبین در این مؤسسه در دهه 1990 که در تهیه نقشه اولیه نقش داشت، همزمان با معاونت کارتر در پنتاگون، مدیریت عامل مؤسسه یهودی «جینسا» یا مؤسسه یهودی برای امنیت ملی آمریکا را بر عهده گرفت که یکی از نهادهای مهم لابی آیپک در دولت دموکراتها محسوب میشد.
کارتر همزمان با پیشرفت مذاکرات برجام، با مطرح کردن «نقشه راه حمله به ایران» به عنوان دستور کار پنهان دولت اوباما، چنین توجیه کرد که آمریکا باید قبل از رسیدن به توافق با دولت حسن روحانی، اقدام به حمله پیشدستانه یا خلع هستهای ایران به زعم بازهای شکاری کند.
کارتر در نهایت سال 2015 متعاقب هدایت یک کارزار سنگین درونسازمانی علیه چاک هیگل، رئیس میانهرو پنتاگون در دولت دوم اوباما، در حساسترین زمان ممکن زیر پای هیگل را درست پس از امضای برجام خالی کرد. نخستین اقدامی که کارتر با رسیدن به ریاست پنتاگون در فوریه 2015 انجام داد، مطرح کردن دوباره نقشه راه ضدایرانی بود.
با این حال برای این کار دیر شده بود و اوباما هیچوقت از لاف «همه گزینههای روی میز» فراتر نرفت، چرا که حالا ایران، محور جبهه مقاومت، بسیار قدرتمندتر از زمانی شده بود که مایکل روبین و ماکوفسکی، سودای برخورد نظامی با آن را در سر میپروراندند. ضمنا در آن مقطع آمریکاییها هنوز امیدوار بودند با سقوط دولتهای سوریه و عراق به دست داعش و گروههای تروریستی- تکفیری همسوی تحت حمایتشان، قدرت ایران تحت تاثیر نقشه تجزیه خاورمیانه به چالش کشیده شود. در عین حال از سال 2014، جو بایدن، معاون وقت اوباما و نسل جدید نئوکانها به رهبری ویکتوریا نولاند، معاون وقت وزارت خارجه درگیر پرونده کودتای اوکراین شده بودند. با واکنش روسیه مبنی بر الحاق کریمه در ماههای بعد، عملا اوکراین به عنوان میدان جنگ نیابتی غرب علیه روسیه شکل گرفت.
به عبارت دیگر آخرین جنگ واقعی را که آمریکا درگیر آن است، دموکراتها در دولت اوباما و دوران ریاست کارتر بر پنتاگون زمینهسازی کردهاند. بدین ترتیب وظیفه سازمانی اصلی اشتون کارتر در راس پنتاگون به مسلحسازی پنهان و آشکار اوکراین برای فشردن گلوی روسها در دونباس اختصاص یافت؛ جنگی که در واقع از همان زمان آغاز شد و حالا پس از 8 سال وارد مراحل جدیدتر و خطرناکتری شده است.
کارتر تا پایان دوران ریاستجمهوری اوباما که جای خود را در وزارت دفاع به «جیم ماتیس» نظامی کارکشته و رئالیست غیرایدئولوگ و محبوب دونالد ترامپ داد، مجبور شد پرونده نقشه راه حمله به ایران را در کشوی میزش نگاه دارد. به نظر نمیرسد دیگر کسی این پرونده کذایی را در دولتهای ترامپ و بایدن از او تحویل گرفته باشد. با مرگ این نومحافظهکار جنگسالار در 68 سالگی به نظر میرسد آخرین گزینه روی میز سران کاخ سفید علیه ایران، برای همیشه از دسترس خارج شده باشد.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|